نمی‌دانم به‌عنوان حسابرس یا در قالب هر عنوان نظارتی و کنترلی دیگر، تاکنون به بررسی وقوع #تقلب پرداخته‌اید یا خیر. اما در هر صورت، این مطلب می‌تواند برای شما سودمند باشد.
مطابق رهنمودهای حرفه‌ایِ IIA، ((حسابرسان داخلی باید ریسک وقوع تقلب را در هر پروژه‌ی حسابرسی ارزیابی کنند؛ اگرچه از آن‌ها انتظار نمی‌رود مهارتی به‌مانند متخصصان کشف تقلب داشته باشند)). در این‌جا نمی‌خواهم به فرآیند ارزیابی ریسک تقلب بپردازم؛ اما، یادآوری این نکته ضروری است که اگر می‌خواهید تقلبی را کشف کنید، باید ذهنیت فرد متقلب را شبیه‌‌سازی کنید. یکی از مولفه‌های اصلی مثلث تقلب،《توجیه‌گری》است.

فرد متقلب همواره توجیهی متقاعدکننده، پذیرفتنی و ساختگی برای ارتکاب تقلب دارد. در ادامه، برخی از این توجیهات آورده شده است:
- من مستحق دریافت این پول هستم، چراکه ساعت‌های طولانی بدون حقوق، اضافه‌کاری کرده‌ام؛
- همه این کار را انجام می‌دهند، پس ایرادی ندارد؛
- این آیین‌نامه یا رویه‌ی اجرایی درست و منطقی نیست. پس نباید از آن پیروی کرد‌؛
- تنها فقط یک بار این کار را انجام می‌دهم؛
- این فقط یک قرضِ موقتی است؛
- کسی متوجه کار من نخواهد شد. اگر هم بشود، اهمیتی نمی‌دهد؛
- این اقدام در محل کاری قبلی‌ام درست و قابل پذیرش بوده است؛
- این کار با عرف جاری سازمان مطابقت دارد؛

گزاره‌های زیاد دیگری را می‌توان به فهرست بالا اضافه کرد. اما اصل موضوع این است که برای کشف تقلب، باید مانند یک متقلب فکر کنید!