هدف از بررسی ضمیمهی شماره پنج رهنمود اجرایی «برنامهریزی کار حسابرسی: ارزیابی ریسکهای تقلب» منتشر شده توسط انجمن حسابرسان داخلی (IIA) با عنوان «بررسی پرداختهای نقدی با هدف اطمینانبخشی»، تشریح سازوکاری است که انجمن حسابرسان داخلی برای برنامهریزی رسیدگیهای حسابرسی داخلی پیشنهاد میدهد. ترجمه متن کامل این رهنمود در دست انتشار است. به دلیل وجود جداول، بهتر است برای مطالعه این مطلب از ابزاری به جز تلفن همراه استفاده کنید.
زیان ناشی از ورود متقلبانهی شرکتهای چینی به بازارهای سهام آمریکا با مشارکت Big 4s، وکلا و بانکداران آمریکایی در طی دههی ۲۰۱۰، چیزی در حدود 20 تا 50 میلیارد دلار تخمین زده میشود. ماجرا از آنجا شروع شد که سرمایهگذاران و بهخصوص بانکداران در تلاش بودند تا زیانهای ناشی از بحران مالی سال 2008 خود را جبران کنند. در آن هنگام، چین بازاری در حال شکوفایی بود و همه میخواستند بخشی از چنین بازار در حال پیشرفتی باشند. پیش از آن که گردوخاک سقوط بازارهای مالی فرو نشیند، والاستریت از قبل راهی جدید برای درآمدزایی یافته بود. آنها، در حال مهندسی یک شیادی بزرگ در ابعاد جهانی بودند. با این تفاوت که دروغهای پشتوانهی چنین طرحی، این مرتبه قانونی مینمود! اینبار، چین مرکز وقوع جرم بود! مستندِ «فریب چین» شرح این داستان است.
نمیشود از دنیای تقلبهای مالی سخن گفت، اما از طراح و مجری بزرگترین طرح پانزی (Ponzi Scheme) تاریخ، یعنی برنارد میداف سخنی به میان نیاورد. میداف در دنیای والاستریت به مثابه یک افسانهی دست نیافتنی بود. این حقیقت از آن جهت درست است که با وجود شواهد بسیار و تلاشهای مجدانهی گروهی از افشاگران (Whistleblowers) به مدت 10 سال، تا زمانی که وی خود را تسلیم مقامات نکرد، هرگز مورد بازرسی جدی یا در مظان اتهام قرار نگرفت. مقالات بسیار زیادی در خصوص داستان میداف منتشر شده که میتوانید با جستوجویی ساده آنها را بیابید. اما، قبل از آن که به سراغ این مقالات بروید، در این نوشته قصد دارم مستندِ «در تعقیب میداف» یا «Chasing Madoff» را در کنار روایت داستانی و هالیوودی آن یعنی «جادوگر دروغها» یا «Wizard of lies» با بازی رابرت دنیرو، به شما معرفی کنم.
همه دربارهی تقلب شرکت انران شنیدهایم. اَبر شرکتی چند ملیتی که در سال 2001 اعلام ورشکستگی کرد. ابعاد تقلب در این شرکت به حدی بود که منجر به انحلال موسسه حسابرسی آرتور اندرسون شد. مستند «انران: باهوشترین فرد اتاق» به زوایای مختلف این تقلب از جمله طرز تفکر و فلسفه مدیریت، محیط کنترلی، کنترلهای ناظر بر گزارشگری مالی، واکنش نهادهای حرفهای و جامعه به آن، و تغییرات گسترده در قانون/ضابطهگذاریِ حسابداری و حسابرسی در نتیجهی این رسوایی مالی پرداخته است.
مطابق رهنمود «برنامهریزی کار حسابرسی: ارزیابی ریسکهای تقلب» که در سال 2017 توسط انجمن حسابرسان داخلی منتشر شده است، سه مرحله اصلی به ترتیبِ «جمعآوری اطلاعات»، «بررسی سناریوهای تقلب به روش طوفانفکری» و «ارزیابی ریسکهای تقلب» وجود دارد که با طی آنها میتوان اطمینان معقولی از شناسایی و توجه به ریسکهای تقلب در مرحله برنامهریزی کار حسابرسی داخلی حاصل کرد. هر یک از سرفصلهای اشاره شده، خود مراحل دیگری نیز دارند که در این نوشته، موضوعِ «بررسی اولیه محیط کنترلی» از مرحلهی جمعآوری اطلاعات را مورد بحث و بررسی بیشتر قرار داده است.
فرهنگ سازمان موضوع حساسی است. اما از آن حساستر، نحوه گزارش مشکلات مرتبط با آن توسط حسابرسان داخلی پس از انجام یک پروژهی رسیدگی است. در این مطلب، چند نکته مهم برای انجام موثرتر این کار را مرور میکنیم.
گزارش یافتههای مشهود نتایج یک پروژه حسابرسی داخلی میتواند تا حد زیادی چالش برانگیز باشد. برای نمونه، چطور میخواهید رفتار یک مدیر میانی که با زورگویی با کارکنانش رفتار میکند را در قالب یک گزارش رسمی حسابرسی داخلی منعکس کنید؟ در این مطلب در خصوص این موضوع صحبت کردهام.
مثلث تقلب در میان ما حسابرسان مشهور است؛ «انگیزه یا فشار»، «فرصت» و «توجیه گری» اضلاع این شکل هندسیِ دوست داشتنی برای حسابرسان هستند. در این میان، شرکتها تنها قادر به مدیریت ضلع یا مولفهی 《فرصت》 هستند. اما من در این نوشته کوتاه 1300 کلمهای، به نقل از رهنمودِ حسابرسی فرهنگ سازمانی انجمن حسابرسان داخلی (IIA)، به موضوعی شخصی و ذهنیتر، یعنی «توجیهگری» پرداختهام.