توصیه‌ای تجربی به حسابرسان داخلی: ایجاد سازوکاری اثربخش برای بهبود فرایند اظهارنظر در حسابرسی داخلی (مدلِ پیشنهادی ماتریسِ اظهارنظر)

اظهارنظر در هر حوزه‌ای نیازمند "مبانی معین" است. هر نظر باید مبتنی بر معیارهای قابل اندازه‌گیری و متناسب با موضوع مورد بحث باشد؛ یعنی هم مربوط و هم تکرارپذیر باشد. انتظار می‌رود معیارهای اظهارنظر به‌گونه‌ای تدوین شوند که افراد دارای تخصص و صلاحیت تقریباً یکسان، اظهارنظری نزدیک ارائه کنند و بتوانند بر پایه‌ی مدارک و شواهد پشتیبان، به نتیجه‌ای کم‌وبیش یکسان دست یابند.

در حسابرسی داخلی اما موضوع پیچیده‌تر می‌شود. در طی فرایند رسیدگی به موضوعات متنوع، تعریف شاخص‌هایی برای اندازه‌گیری که برای همه‌ی موارد قابل کاربرد و تکرار باشد، دشوار به‌نظر می‌رسد. از یک‌سو، "فرایند قضاوت حرفه‌ای" در حسابرسی عملیاتی و بررسی ریسک‌های مترتب بر حوزه‌های مورد حسابرسی، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و از سوی دیگر، تدوین مبانی و معیارهایی برای اظهارنظر درباره‌ی آنچه مورد حسابرسی قرارگرفته، کار ساده‌ای نیست. برای نمونه، این پرسش که حسابرس داخلی دقیقاً باید پیرامون چه چیزی اظهارنظر کند محل بحث فراوان است.

نظر من، بر پایه‌ی تجربه، بازگشت به تعریف حسابرسی داخلی و قراردادن مبنای فنی اظهارنظر بر سه حوزه‌ی "کنترل"، "ریسک" و "راهبری" است. با این حال، در عمل و با توجه به عدم بلوغ بیشتر سازمان‌های ایرانی در حوزه‌های مدیریت ریسک و راهبری شرکتی، پیشنهاد من تمرکز بر سنجش اثربخشی و اظهارنظر درباره‌ی کنترل‌های داخلی ناظر بر فرایندهای مورد بررسی است. یعنی حسابرسان داخلی باید سازوکار و روش اجرای کاری را طراحی کنند که در پایان رسیدگی امکان ارائه‌ی اظهارنظری قابل اتکا درباره‌ی وضعیت کنترل‌های داخلی فراهم باشد. از آنجا که وجود سازوکارهای کنترل داخلی اثربخش خود موجب بهبود فرایندهای راهبری و مدیریت ریسک می‌شود، با اطمینان‌بخشی درباره‌ی کنترل‌ها، دو بعد دیگر مسئولیت‌های اصلی حسابرسان داخلی نیز تا حد قابل قبولی پوشش داده خواهد شد.

 با این حال، نمی‌توان درباره‌ی اظهارنظر در حسابرسی به‌طور عام و حسابرسی داخلی به‌طور خاص سخن گفت و نقش قضاوت حرفه‌ای، این ابرمفهومِ ذهن-محور، را نادیده گرفت. یک بُعد حسابرسی، موضوعات فنی است و بُعد دیگر آن، تعامل‌ها و رفتارهای انسانی که وجه «رفتاری» حسابرسی را شکل می‌دهد. کوتاه آنکه، با وجود معیارها و مبانی، «اقناع حسابرس» مسئله‌ای بنیادین در اظهارنظر است؛ حسابرس باید قانع شود که مشکلی وجود دارد یا ندارد. پرداختن به مفهوم «قضاوت حرفه‌ای» از منظر فنی‌ـفلسفی خارج از دامنه‌ی این نوشته است؛ اما در مدل پیشنهادی من، قضاوت حرفه‌ای جایگاهی ویژه دارد.

 جمع‌بندی آنکه، اظهارنظر در حسابرسی داخلی را می‌توان با «ماتریس اظهارنظر» ساده‌تر کرد. یک بُعد این ماتریس، اظهارنظر کمی درباره‌ی معیارهای از پیش تعیین‌شده پیرامون کنترل، ریسک و راهبری (یا ساده‌تر، فقط کنترل) با بهره‌گیری از روش‌هایی مانند طبقه‌بندی ضعف‌ها/ریسک‌ها و طوفان فکری است. بُعد دیگر، قضاوت حرفه‌ای حسابرس داخلی درباره‌ی همین معیارهاست. در پایان، پیشنهاد من توجه به این چهار مقوله در اظهارنظر است:

 الف. قضاوت حرفه‌ای؛

 ب. تخصص، شایستگی، دانش فنی و تجربه‌ی حسابرسان؛

 پ. معیارهای مورد انتظار ارکان راهبری، هیئت‌مدیره و مدیریت ارشد؛ و،

 ت. معیارها یا شاخص‌های قابل سنجش و اندازه‌گیری.

 با درنظرآوری این چهار مقوله و کاربست دقیق آن‌ها، اظهارنظرهای حسابرسان داخلی دقیق‌تر و قابل‌دفاع‌تر خواهد بود.